بعضیها حتی توی نوشتن هم کلی حساب و کتاب میکنن و آخر سر مثلا اگر کانالی دارن یا وبلاگی مینویسن، بهخاطر حساب و کتابهاشون، سکوت رو به نوشتن ترجیح میدن. در مقابل بعضی تریبون صدا و سیما دار رو هم رها نمیکنن و پای صحبتشون هم که میشینی، میبینی بدون هیچ حساب و کتابی، فقط اشغال فضا و صدا و سیما داره صورت میگیره.
احساس میکنم این سیستمی که موضوعات وبلاگ رو طبقش چیدم خیلی بدوی و ناکارآمده. باید یه فکری به حالش بکنم
۱- مقدمه
بسم الله الرحمن الرحیم. از این بحث ولایت، یک یادداشت کلاسی کامل از بحث ولایت فقیه مرحوم شیخ انصاری از کلاس استادمان، حاجآقای شامیری دارم اما بنظرم آمد که آن بحث برای مخاطب عام، مناسب نباشد. این شد که نوشتن این یادداشت را هم به برنامه اضافه کردم تا مثل بقیه نوشتههای وبلاگ، جمعبندی برای خودم و کسی که میخواند باشد. البته حین نوشتن یادداشت بودم که دیدم این یادداشت تفاوت ساختاری خاصی نکرد و فقط مرتبتر شد.
مرحوم شیخ ولایت مطلقه فقیه را در آن مبحث قبول نکردند. هرچند یکی از دوستانم در مقالهاش ثابت کرده بود که شیخ انصاری در کتب دیگری و در مباحث دیگر سخنانی زده است که امکان ندارد بدون قبول کردن ولایت مطلقه فقیه چنین حرفهایی زد. من آن را نخواندم ولی در همین یادداشت هم اشاره میشود که فقیه اگر ولایت خودش را قبول ندارد خیلی از تصرفاتی که میکند را مثل تصدّی بالاترین منصب دینی، مرجعیت شیعه را باید رها بگذارد برای فسّاق و کفار و چه بسا یهود مناسبتر باشد برای این اِعمال ولایت بزرگ. شیخ مبحث را با بیان یک اصل مبنایی «عدم ولایت احد علی احد» شروع کردند که استاد ما به این اصل اشکال داشتند. برای همین این یادداشت، در حالت مناظره است.
توی صدمین ناشناس کانال تلگرام که به مناسبتش ربات برام خوشحال شده بود، درمورد وجود روایت برای زیارت اربعین پرسیدن و اینکه مثلا بین روز عرفه و روز اربعین کدوم مهمتره؟
برای زیارت اربعین من یه روایت دیدم بعلاوه زیارتنامه کوتاه مخصوصش. اما همون یه روایت، زیارت اربعین رو یکی از سه نشانه مهم مؤمن معرفی کرده؛ ۵۱ رکعت نماز روزانه، عقیق دست کردن و زیارت اربعین... بعلاوه مواردی که حالا میگم، خیلی این رو مهم میکنه. من نمیتونم رتبهبندی بین عرفه و این زیارت کنم البته. اما اون موارد:
- زیارتنامه کوتاهی داره ظهر اربعین. میتونه نشانهای از خصوصیت داشتن سختی کشیدن برای رسیدن به موقع برای این زیارت باشه؛ گویی میخواستن بگن حالا که زائر بعد از کلی دردسر خودشو در ظهر اربعین رسونده کربلا، زیارتنامه بلند و غسل زیارت و... براش نبندیم. این کوتاهعریضه رو بخون و بسم الله. راحت اشک شوق زیارتت رو بریز...
- شهرت و اتفاق شیعیان برای این زیارت، نشان میده که توصیه به این زیارت، خیلی مهم دیده شده. علمای علم اصول فقه در بررسی وجود داشتن یه حکم، یه اصلی دارن، «لو کان لبان» میگن که اگر فلان حکم در اسلام بود یا یه چیزی بدعت بود و مردم با اون سر و کار داشتن، شارع نظرش در اون مورد رو به طریقی به ما میرسوند که درش شک نکنیم. بین مردم، بین علما، جا میافتاد. حالا این زیارت که یه امر استحبابیه و اینطور معروف شده، حتما امر مهمی پشتشه.
- این اجتماع یک اجتماع مهم برای زیارت امام + زیارت برادران و جامعه شیعیه که برای این تا دلتون بخواد روایت هست. از باب زیارت الاخوان گرفته تا باب معانقه و مصافحه و تذاکر اخوان و ادخال سرور به مؤمنین با حتی شده یک خرما و باب قضای نیازهای مؤمنین و باب اطعام مؤمن و لباس دادن به مؤمن و نصیحت و خیرخواهی برای مؤمن و اصلاح روابط بین مؤمنین و...
در یک زیارت، خصوصا در سالهای اخیر اینهمه از ابواب خیر برای مؤمنین به کار گرفته میشه و روابط توصیهشده بین مؤمنین از متون حدیثی به متن زندگی برمیگرده. خیلی چیز خاصیه بنظرم. دلم به حال خودم سوخت که امسال کوتاهی کردم و نرفتم. ای بابا