(خدا بخواهد بهروز میشود)
حَرِّض المؤمنين علی القتال
مؤمنان را به اشتیاقی مرگآور بر نبرد برانگیز
...
و لَقَد نَصَرَكُمُ اللهُ بِبَدرٍ بِسَيفِ عَليّ و أنتُم أذِلّة فَاتَّقوا اللهَ لَعَلَّكُم تَشكُرون
خدا در بحبوحه بدر که دستِ پایین را داشتید با شمشیر علی یاریتان داده است؛ پس از خدا بترسید تا شاید ادای شکرش را به جا آورده باشید!
...
اِتَّبِعوا أحسَنَ ما أُنزِلَ إلَيكُم مِن رَبّكُم مِن قَبلِ أن يَأتِيَكُمُ العَذابُ بَغتَةً و أنتُم لا تَشعُرون
بهترین دستورات فرودآمده از پروردگارتان را پیروی کنید، پیش از فرود ناگهانی و در بیخبری عذاب بر سرتان.
...
إذا مَسَّ الإنسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمّ إذا خَوَّلناهُ نِعمَةً مِنّا قالَ إنّما أُوتيتُهُ على عِلمِ بَل هِيَ فِتنةٌ ولَكِنَّ أكثرَهُم لا يَعلَمون. قَد قالَها الّذينَ مِن قَبلِهِم فَما أغنَى عَنهُم ما كانوا يَكسِبون
اگر گزندی به انسان برسد، ما را میخواند. سپس که با او با نعمتی از نزدمان تجدید عهد کنیم، میگوید: «بر دانش خودم بود که آن نعمت شامل حالم شد». بلکه آن نعمت آزمونی است و اکثر انسانها نمیدانند. کسانی که پیش از آنها بودند نیز همین را گفته بودند ولی زحمتشان کفایت نکرد.
...
سبحانَ رَبِّكَ رَبِّ العِزَّةِ عَمَّا يَصِفون و سلامٌ عَلى المُرسَلين و الحَمدُ لِلهِ رَبِّ العالَمين
پاک و منزه، پروردگارت، پروردگار عزّت، از توصیفات خطایشان و سلام بر فرستادگان حق و سپاس خدایی را که پروردگار جهانیان است.
...
إن نَّشَأ نُغرِقهُم فلا صَريخَ لَهُم و لا هُم يُنقَذون إلّا رَحمَةࣰ مِّنّا و مَتاعًا إلى حين
اگر بخواهیم طوری غرقشان میکنیم که نه فریادرسی و نه راه خلاصی بیابند، مگر به رحمتی از ما و مهلتی دوباره.
...
إذ زاغَتِ الأبصارُ و بَلَغَتِ القلوبُ الحَناجِرَ و تَظُنّونَ بِاللهِ الظّنُونا. هُنالِكَ ابتُلِيَ المؤمنون و زُلزِلوا زلزالاً شديدا
آن هنگام که چشمها حیرتزده بود، قلبها به حلقومها رسیده بود و به خدا سوءظنها میبردید. آنجا بود که مؤمنان مبتلا گشتند و سخت به خود لرزیدند.
...
إن تُطِع أكثَرَ مَن في الأرض يُضِلّوكَ عن سبيلِ الله
از اکثر مردم روی زمین که پیروی کنی، تو را از راه خدا به گمراهه میبرند.
...
لَقَد كانَ لَكُم في رسولِ اللَّـهِ أُسوَةٌ حَسَنَة
قطعا در رسول خدا برای شما سرمشقی نیکو بوده است
...
اللَّـهُ يَقولُ الحَقّ و هُوَ يَهدِي السّبيل
خدا حق میگوید و راه نشان میدهد
...
ما جَعَلَ اللَّـهُ لِرَجُلٍ مِن قَلبَينِ في جَوفِه
خدا درون هیچکس دو قلب ننهاده است
...
إِذا أَذَقنا النّاسَ رَحمَةً فَرِحوا بِها و إن تُصِبهُم سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَت أيديهِم إذا هُم يَقنَطُون
هرگاه به مردم رحمتی چشاندیم مشغول خوشی به آن شدند و اگر بهواسطه خرابکاری دستان خودشان ناگواری دامنگیرشان شود ناگهان در یأس فرو میروند.
...
ظَهَرَ الفَسادُ في البَرِّ و البَحر بِما كَسَبَت أيدِي النّاس لِيُذِيقَهُم بَعضَ الّذي عَمِلوا لَعَلَّهُم يَرجِعون
در خشکی و دریا به خرابکاری دستان مردم تباهی پدید آمد تا خدا پارهای از اعمالشان به آنها بچشاند بلکه بازگردند
...
قالَ رَبِّ بِما أنعَمتَ عَلَيّ فَلَن أكونَ ظَهيراً لِلمُجرِمين
گفت: پروردگارا، به شکرانه نعمتی که بر من ارزانی داشتی پشتیبان مجرمان نخواهم بود.
...
دَعَوتُكُم فَاستَجَبتُم لي فَلا تَلوموني و لوموا أنفُسَكُم
دعوتتان کردم، پذیرفتید. مرا نه، خودتان را ملامت کنید.
...
يا بُنَيَّ أقِمِ الصّلاة و أمُرْ بِالمَعرُوفِ و انْهَ عَنِ المُنكَر و اصبِر عَلى ما أصابَك إنّ ذلك مِن عَزمِ الأمور
فرزندم، نماز را اقامه کن، امر به معروف کن و نهی از منکر و در این مسیر، صبر بر مصائبت داشته باش که آن صبوری برخاسته از عزم جدی است
...
لقد آتَينا لقمانَ الحِكمَةَ أَنِ اشكُر لِلّه
ما به لقمان حکمت را، اینکه شکر خدا به جا آورد را، اعطا کرده بودیم
...
يَشتَري لَهوَ الحَديثِ لِيُضِلَّ عن سبيلِ الله بِغَيرِ علم و يَتَّخِذَها هُزُوا
خریدار سخن بازدارنده از حق است تا از راه خدا با سخنانی تهی از هرگونه علم گمراه کند و آن سخنان حق را به مسخره بگیرد
...
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ
این آیه چند جمله دارد که هر کدام را بیانگر حقی میبینم:
۱- أ حسب الناس؟! که مردم گمانهزنی هم برای خودشان از عالم خلقت میکنند؟ کی باشند ایشان؟ یکی راهکار برای مشکلات سیستم عاطفی آدمیزاد ارائه میدهد، یکی قانون از خودش میسازد و به رأی میگذارد، یکی تاریخ انسان را بر اساس ابزار تقسیمبندی میکند، هرکس به نوبه خود.
۲- أ حسب الناس أن یترکوا؟! مردم فکر کردند که خلق شدند و رها میشوند؟ چه خیالات واهی!
۳- أ حسب الناس أن یترکوا أن یقولوا؟! مردم خیال کردند که رها میگذارندشان تا هر حرفی خواستند بزنند؟ حرف میزنی پای عواقبش هم میایستی.
۴- أ حسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنّا و هم لا یفتنون؟! مردم گمان میکنند که رها میشوند تا بگویند: «ایمان آوردیم» و آزموده نمیشوند؟!
...
جَعَلنا بَعضَكُم لِبَعضٍ فِتنَة أ تَصبِرون
بعضی از شما را برای بعضی مایه آزمایش قرار دادیم؛ صبر میکنید؟
...
حتّى نَسوا الذّكرَ و كانوا قَوماً بُورا
تا اینکه ذکر را فراموش کردند و گروهی تباه گشتند
...
لا تُلهيهِم تجارةٌ و لا بَيعٌ عن ذِكرِ اللّـه و إقامِ الصّلاة و إيتاءِ الزّكاة
هیچ تجارت و هیچ دادوستدی آنها را از ذکر الله و اقامه نماز و پرداخت زکات غافل نمیکند
...
أنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأسكَنَّاهُ في الأرض و إنّا على ذَهابٍ بِهِ لَقادِرون
از آسمان به اندازهای آب فروفرستادیم پس در زمین جایش دادیم و ما بر بردن آن تواناییم
...
هُم بَدَؤُكُم أوّلَ مَرَّة أ تَخشَونَهُم
دشمنی شما را اول آنها شروع کردند؛ از ایشان میترسید؟!
...
اُدعُ إلى ربّك إنّك لَعَلى هُدىً مستقيم
به سوی پروردگارت بخوان که تو بر هدایتی استوار قرار داری
...
تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ الله و عَدُوَّكُم
دشمن خدا و دشمن خودتان را با آن به هراس افکنید
...
اهبِطوا بعضُكُم لِبعضٍ عَدُوّ
فرود آیید دشمن یکدیگر
...
يُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَيّت و يُخرِجُ المَيّتَ مِنَ الحَیّ و يُحۡیِ الأرضَ بَعدَ مَوتِها
زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون میکشد و زمین را بعد مرگش زنده میگرداند
...
عَمِلوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمّ تابوا مِن بَعدِ ذَلِك و أصلَحوا
به جهالتی کاری بد کردند اما سپس به راه بازگشتند و اصلاح نمودند
...
هاجَروا مِن بَعدِ ما فُتِنوا ثُمَّ جاهَدوا و صَبَروا
بعد از بلاکشی هجرت کردند سپس مجاهدت نمودند و صبر
...
أذهَبتُم طَيّباتِكُم في حياتِكُم الدنيا
پاکیهایتان را در زندگی دنیویتان تلف کردید
...
زُخرُفَ القَولِ غُروراً
نیکگفتارنماهای برای فریب
...
إِلَى اللَّـهِ عَلى بَصيرَةٍ
سوی خدا، سوار بر بصیرتی عالی...
...
يُدَبِّرُ الأمرَ يُفَصِّلُ الآياتِ لَعَلَّكُم بِلِقاءِ رَبِّكُم توقِنون
تدبیر امور میکند، نشانهها را به تفصیل میآورد، باشد که به ملاقات پروردگارتان یقین پیدا کنید.
...
و ما أكثَرُ النّاسِ و لَو حَرَصتَ بِمؤمنينَ
و بیشتر مردم گرچه تقلّا بزنی مؤمن نیستند
...
كُلٌّ يَجري لِأجَلٍ مُسَمّى
هریک برای مدتی معیّن در جریان است
...
و الّذينَ يَصِلونَ ما أمَرَ اللَّـهُ بِهِ أن يوصَل
و کسانى که پیوندهایى را که خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرارمىدارند
...
ادخُلوا مِن أبوابٍ مُتَفَرِّقَة
از درهای مختلفی داخل شوید
...
فَاللَّـهُ خَيرٌ حافظا و هُوَ أرحَمُ الرّاحِمين
خدا بهترین حافظ است و مهربانترینِ مهربانان.
...
غَلَّقَتِ الأبوابَ و قالَت هَيْتَ لَك
درها را بست و گفت: بفرما!
...
كَيفَ آسَى عَلى قَومٍ كافِرين
چطور بر گروهی حقپوش افسوس خورم؟
...
فَمَن ذَا الّذي يَنصُرُكُم
کیست که یاریتان دهد؟
...
رَبَّنا افْتَحْ بَينَنا و بَينَ قَومِنا بِالحَقّ
بين ما و بين قوم ما فيصل بده و تو بهترين فيصلدهندگانى
...
إنّي لِما أنزَلتَ إلَيَّ مِن خيرٍ فقير
من فقیرِ هر خیریام که به من فرو فرستادی.
...
ما وَهَنوا لِما أصابَهُم في سبيلِ الله وَ ما ضَعُفُوا و ما استَكانوا
با مصائب در راه خدا سست نشدند، نشکستند و به حقارت نیفتادند.
...
لاٰ تَدرونَ أيُّهُم أقرَبُ لَكُم نَفعا
نمیدانید کدامشان برایتان به منفعت نزدیکتر است
...
هُنالِکَ الوَلایَةُ لِلهِ الحقّ هُوَ خَیرٌ ثَواباً و خَیرٌ عُقْباً
آنجا ولایت برای خدای حق است، او است که بهترین پاداش و بهترین عاقبت است.
...
إنّ المنافقين في الدَّرْكِ الأسفَلِ مِنَ النّار
منافقان در پستترین طبقه آتشند
...
و خَلَقَ مِنها زَوجَها
و پروردگار شما از آن نفْسِ واحد انسانی زوجش را آفرید
...
اُدْعُ إلی سبیلِ رَبِّكَ
به راه پروردگارت بخوان
...
ربّنا ما خَلَقتَ هذا باطلا سبحانك
پروردگارا این را بیهدف و به باطل نیافریدی؛ تو منزّه از آنی.
...
إنَّ حَسبَكَ اللهُ
خدا تو را بس است.
...
لَن تَنالوا البِرَّ حتّی تُنفِقوا مِمّا تُحِبّون
به خیر نخواهید رسید تا اینکه از آنچه دوست میدارید هزینه کنید
...
و قُولوا لِلنّاسِ حُسنا
به مردم از نیکویی بگویید
...
قُل لا أَسئَلُكُم عَليهِ أَجراً إلاّ المَوَدَّةَ في الْقُربى
بگو که از شما اجری نمیخواهم جز مودت؛ -آنهم- در ناحیه اهل بیت.
...
هذا مِن فضلِ ربّي لِيَبلُوَني أ أشكُرُ أم أكفُر
این از فضل پروردگارم است تا مرا بیازماید که ادای شکرش میکنم؟ یا حقش را میپوشانم؟
...
لِيَهلِكَ مَن هَلَك عن بيّنةٍ و يَحيَى مَن حَيَّ عن بيّنة
تا هركه هلاک میشود از گذر دلیلی روشنگر هلاک گردد و هركه زنده مىشود از گذر دليلی روشنگر زنده گردد
...
اثّاقَلتُم إلى الأرض
سنگین به زمین چسبیدید
...
إذا لَقيتُم فِئَةً فَاثبُتوا و اذكروا اللهَ كثيرا
هرگاه با گروهی رویارو شدید، ثابت قدم بمانید و الله را بسیار یادآور شوید.
...
سلامٌ عليكم بِما صَبَرتُم
سلام بر شما به پاداش صبرتان
...
إنّ ربَّك لَذو مغفرةٍ للناس على ظُلمِهم
پروردگارت برای مردم دارای مغفرتی عظیم بر ظلمشان است
...
يَضَعُ عنهم إصرَهُم و الأغلال
از آنها بار تکالیف سنگینشان را و زنجیرهای سنتهای باطلشان را برمیدارد
...
خُذْها بِقُوّة وَأمُر قومَكَ يَأخُذوا بِأحسَنِها
آن الواح را با قدرت بگیر و قومت را امر کن که احسنش را بهکاربندند
...
مُتَبَّرٌ ما هُم فيهِ
آنچه در آن مشغولند تباه است
...
وَقَعَ الحقُّ و بَطَلَ ما كانوا يَعمَلون
حق اتفاق افتاد و آنچه میکردند باطل شد
...
رَفَعَ بعضَكُم فوقَ بعضٍ درجات لِيَبلُوَكُم في ما آتاكُم
چند مرتبهای بعضتان را بر بعض دیگر برتری داد تا آزمایشتان کند در آنچه داد
...
لا تَتَّبِعوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُم عَن سَبيلِه
راههای دیگر را پی نگیرید که شما را از راه او پراکنده سازد
...
إن تَصبِروا و تتّقوا لا يَضُرُّكُم كَيدُهُم شَيئا
اگر صبر کنید و تقوا بدارید کیدشان هیچ ضرری به شما نمیرساند
...
ذَرْهُم و ما يَفتَرون
آنها را با افترایشان تنها بگذار
...
عَلَيكُم أنفُسَكُم
نگاهبان خود باشید
...
يا حسرةً على العِباد ما يَأْتيهِم مِن رَّسولٍ إلّا كانوا بِهِ يَستَهزِئون
ای افسوس بر بندگان که نشد رسولی برایشان بیاید و او را به مسخره نگيرند
...
قاتِلوا أولياءَ الشيطان إنّ كَيدَ الشيطانِ كانَ ضعيفا
با اولیای شیطان بجنگید که کید شیطان ضعیف است
...
لَو أنَّهُم فَعَلوا ما يوعَظونَ بِه لَكانَ خيراً لَهُم
اگر آنچه بدان یادآور میشوند را انجام میدادند برایشان بهتر بود
...
يَتيهونَ في الأرض
در زمین سرگردانند
...
قد جَمَعوا لَكُم فاخشَوهم فزادَهم إيمانا
«برای شما جمع شدهاند از آنان بترسید!» اما این تهدید بر ایمانشان افزود.
...
ربَّنا ما خَلَقتَ هذا باطِلا
پروردگارا، این همه را هدر نیافریدهای.
...
يُحِبّونَ أن يُحمَدوا بِما لَم يَفعَلوا
دوست دارند برای آنچه نکردند ستوده شوند
...
أثابَكُم غَمّاً بِغَمٍّ لِكَيْلا تَحزَنوا علَى ما فاتَكُم و لا ما أصابَكُم
خدا با افزودن غمی بر غمهایتان کیفرتان داد تا دیگر نه بر فرصت از دست رفته اندوه ببرید و نه بر مصائبی که سرتان آمد
...
يُحِبّونَهُم كَحُبِّ اللهِ و الذين آمَنوا أشَدُّ حُبّاً للهِ
چنان بتهایشان را دوست دارند كه شایسته خدا است، كسانى كه ايمان آوردند عشقشان به خدا از آن هم بیشتر است.
...