فلا تكونوا أنصاب الفتن و أعلام البدع و الزموا ما عقد عليه حبل الجماعه و بنيت عليه أركان الطاعه و اقدموا على الله مظلومين و لا تقدموا عليه ظالمين و اتقوا مدارج الشيطان و مهابط العدوان و لا تدخلوا بطونكم لعق الحرام فإنكم بعين من حرم عليكم المعصيه و سهل لكم سبل الطاعه.
[از خطبه ۱۵۱ نهج البلاغه]
امیرالمؤمنین علیهالسلام:
- پرچمهای برافراشته فتنهها و عَلَمهایش [که دور آن جمع میشوند] نباشید
- و همواره همراه آن چیزی باشید که عقد جماعتِ [مسلمین] بر [مبنای] آن بسته شد و ارکان اطاعت بر آن بنا شد (اسلام)
- و بر خدا در حالی که مظلومید، پیش آیید و نه در حالی که ظالمید
- و از [پیگیری] راههای شیطان و پرتگاههای تجاوزِ ظلم بپرهیزید
- و داخل شکمهایتان نکنید [حتی] ناچیزهای حرام را
- پس همانا شما در مقابل چشم کسی هستید که معصیت را بر شما حرام کرد و راههای اطاعت را برایتان آسان نمود.
کتاب «جمعها و حاصل جمعها» از استاد صفایی حائری کتاب خوبی است؛ روش تفکر و دقتهای ایشان، تأملات شیرینی را به ارمغان میآورد. در جایی از این کتاب ایشان وقتی از نیازهای انسان میگوید، نیاز و علاقه ذاتی انسان به تأیید و تعریف شدن را مطرح میکنند. البته تعریف شدن نه از طرف هر کسی. مثلا کسی دوست ندارد یک دیوانه او را تحسین کند، برایش افت شأن دارد.
إِنَّ الزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا تَبْكِي قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ ضَحِكُوا
زاهدان در دنيا دلشان مىگريد گرچه به ظاهر بخندند؛
وَ يَشْتَدُّ حُزْنُهُمْ وَ إِنْ فَرِحُوا
و اندوهشان شديد است گرچه شاد باشند؛
وَ يَكْثُرُ مَقْتُهُم أَنْفُسَهُمْ وَ إِنِ اغْتَبَطُوا بِمَا رُزِقُوا
و [بجهت کوتاهی در بندگی] خشمشان بر خود زياد است گرچه در ميان مردم به خاطر آنچه از آن بهرهمندند مورد غبطه باشند.
از خطبه ۱۱۳ نهج البلاغه