۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تقوا» ثبت شده است

من فعلا دارم خانواده رو که به شدت از اومدن پزشکیان می‌ترسن آماده می‌کنم که اگر اومد از ناراحتی سکته نزنن. از آپشنهای پزشکیان و ظریف راحت‌تر از جلیلی می‌شه طرفداری کرد. چون اینها کارنامه است و قابل بحث اما جلیلی برنامه و امید...

بنده واقعا نگران اعصاب، روان، سلامت و جان هموطنانم هستم که فکر می‌کنن اینها سیاهی مطلقن. البته سیاه هستن ولی نه همه‌شون و نه همه برنامه‌شون. خدا هم از سیاهی استفاده می‌کنه برای نصرت دینش و بعد هم به جهنم می‌فرسته‌شون. ما رعایت کنیم، وظیفه رو انجام بدیم، اگر قرار بر بهتر شدن اوضاع باشه، بهتر می‌شه. نباشه هم منتظر صاحبیم. إنّ اللهَ لَيَنصُرُ هذا الدين بأقوامٍ لا خلاقَ لهم فَلْيَتّقِ اللهَ عز و جل امرؤ وليحذر أن يكون منهم.

«سوره طلاق، آیه ۳: خدا برای هرچیزی قدری قرار داده است»

شیطان در مسیر اخلاق و عبادت، سه دام خطیر دارد.
دام اول، یأس: تو را از رسیدن ناامید می‌کند، از راه‌های مختلفی این کار را می‌کند. مثل تکبیر؛ یعنی مراتب پیش‌رو را برایت بزرگ جلوه می‌دهد که آقا این در توان تو نیست. راه دیگرش تحقیر است که راه را برایت حقیر و کوچک جلوه می‌دهد که آقا این مسخره‌بازی‌ها را کناری بیانداز.
دام دوم، ریا و شرک و دوبینی: که اخلاص در عمل را از انسان می‌گیرد.
دام سوم، عُجب.

مسیر، مسیر سهل ممتنعی است که وقتی در آن قرار بگیریم دشواری‌اش را می‌فهمیم. اما باید رفت. تنها راه، صراط مستقيم است و ما را باید در این راه ببرند؛ من نمی‌توانم بروم، چون تا «من» آمد، کار خراب می‌شود؛ عجبی که نمی‌خواهم آخر دامنم را بگیرد، باید از ابتدای مسیر مراقبش باشم. من نیستم که می‌روم بل مرا راه می‌برند. خدا و اولیای خدا می‌برند. فلتكن سفينتك فيها تقوی الله. ما کشتی می‌خواهیم در این راه. از ما نمی‌خواهند که برویم، از ما می‌خواهند سوار کشتی شویم و در این سفینه رعایت دستورات کنیم تا به مقصد برسانند ما را.
پس دو بال برای رشد اخلاقی نیاز داریم: ۱- توکل و ۲- توسل. چرا که باید آماده حرکات ایذائی شیاطین و نفس باشیم.

چند روایت بخوانیم، در مذمت بی تقوایی و در ستایش تقواداری: