امر و نهی در راه خدا
امر به معروف و نهی از منکر خوب بین ما جا نیفتاده است. مرحله قبل از این «امر» و «نهی» با این مرحله به اشتباه گرفته شده است. ما یک «ارشاد جاهل» داریم که نرم و منعطف است؛ انجام که شد، یا مقابل حکم موضعگیری میکنند یا نه. اگر کردند، ابتدا امر و نهی خفیفی دریافت میکنند، اگر فایده نداشت به زور متوسل میشویم، پای آخرت در میان است، تعارف نداریم. جایگاه آمر و ناهی، امر و نهی است و از بالا به پایین، نه التماس و عجز و ناله؛ نمیشود خدا دستت را ببندد و بعد تو را به عذاب گناهکاران جامعهات بسوزاند. پیش ظالم هم عجز و ناله ابلهی است. امتهای پیشین برای ترک این قضیه تر و خشکشان با هم سوخته است. هرقدر هم بریزند توی خیابونها با کمال میل تمحیص و غربال میکنیم. خدا لعنت کند مسئول فاسد را که او را هم گیر بیاوریم غربال میکنیم.
حدیث ابتدایی کافی در باب امر به معروف و نهی از منکر را به طور کامل برایتان ترجمه میکنم:
جابر از امام باقر علیهالسلام:
در آخرالزمان مردمانی خواهند بود که در آنها گروهی ریاکار عابد و زاهد و تازه به دوران رسیده و سفیه پیروی میشوند که نه امر به معروف و نه نهی از منکر را واجب نمیدانند مگر از ضرر در امان باشند، رخصت و بهانه میتراشند و دنبالهروی لغزشها و تباهی عمل این علمایشان هستند. اقبال دارند، به نماز و روزه و آن عباداتی که حرفی از جان و مالشان نمیزند. اگر همین نماز به مالها و بدنهایشان ضرر برساند از آن دست بر میدارند همانطور که از عالیترین فرایض و شریفترین آنها دست بر داشتند. امر به معروف و نهی از منکر، فریضهای عظیم است که با آن فرایض دیگر اقامه میگردد. اینجا است که غضب خدا بر این گروه تمام میشود و همگیشان را به عقابش میگیرد؛ نیکان در خانه بدکاران و کودکان در خانه بزرگسالان هلاک خواهند شد. امر به معروف و نهی از منکر راه انبیا است و شیوه صالحان؛ فریضهای است عظیم که با آن فرایض دیگر دیگر اقامه میشوند، قوانین از بدعتها در امنیت میمانند، کسب و کار ها حلال میمانند، رد مظالم صورت میگیرد، زمین اقامتگاه میماند، حقوق مسلمانان از دشمنان گرفته میشود و کارها برقرار میماند. پس با قلبهایتان منکر را انکار کنید، به زبانتان جاری کنید، با شدت به پیشانیهایشان بزنید و در راه خدا از ملامت هیچ ملامتگری نهراسید که اگر موعظهگیر باشند و به حق برگردند که راه ادامه شدتعمل بسته میشود. اما «شوری۴۲: راه شدتعمل بر کسانی باز است که به مردم ظلم میکنند و در زمین دنبال نا حق میگردند برای آنها عذابی دردناک خواهد بود» اینجا با بدنهایتان با آنها مجاهده کنید و با قلبهایتان بر آنها خشم بگیرید بدون اینکه دنبال سلطنتی و مالی باشید یا بخواهید با ظلمی پیروزی به دست آورید؛ این را انجام دهید تا به سوی امر خدا بازگردند و بر طاعت او مشی کنند.
حضرت در ادامه فرمودند: خدای عزّوجلّ به شعیب نبی علیهالسلام وحی فرمود که من از قوم تو عذابکننده صد هزار نفر خواهم بود؛ چهل هزار اشرار و شصت هزار اخیار. شعیب نبی فرمود که پروردگارا، اشرار که اشرارند اما اخیار چرا؟! خدا وحی فرمود که با اهل معاصی مداهنه و نرمی کردند و برای غضب من غضبشان نیامد.
شما عصبانی هستید :)
ما به تاسی از بزرگانمون معتقدیم ابدا نباید این حکومت تضعیف بشه
و دشمنان این حکومت رو هم دارم میبینم چه کسانی هستند
از بهایی و صهیون تا وهابی و لاییک
خدا رهبر عزیز رو حفظ کنه که با شجاعت و درایت جلوی این همه گرگ درنده ایستادن
تا نقد کردیم یهو تضعیف کننده نظام محترم شدیم؟
ما چشمانمان رو نمی بندم و بله قربان گو و بت ساز هم نیستیم.
ابدا
+فعلا که اونا از خواب مجموع ما استفاده دارن می کنند و تا می توانند به ولایت و شیعه می تازند
صدا از در میاد از امثال شما ؟
+ در خصوص سیف هم انگار دوست دارید روایات رو اونجور که دوست دارید بخوانید یا تمام روایات رو نخوانید و هر چه چسبید به حال و هوا بگیرید باقی رو رها کنید.
+ ضمنا احتمالا عصبانیت فرو کش کرده و خون رسیده به مغز :) ابدا قصد تمسخر ندارم به شخص شما بلکه عبارت کلی و البته مجاز بود
+ در خصوص هیات هم دم هیاتی هایی که تو این شرایط سخت چه سیاسی چه اقتصادی پای احیای شعائر ایستادن و ترسی از احدی ندارن و وام دار هیچ جریانی نیستند هم گرم.
دم هیات دارانی که اهل بیت رو فدای هیچ اتفاق و شخص و جریانی نمی کنند هم گرم.
مهم نیست دیگران چه فکری می کنند مهم این است که عمل به تکلیف کنند.
ایا ایراد ندارند؟
خطا ندارند؟
مثل تمام ماها خطا دارند
پاسخ:
عزیز من، منم همینو میگم. قسنگ صریح، هربار که میخواید یه مباحثه ای بکنیم، صحبتتون رو بکنید، جزء به جزء، تا من قضیه رو حمل به اکثریت اوقات فجازی نکنم. شما رو نمیشناسم که. تنها چیزی که ازتون دیدم همین بود که کل مسئولین و حکومت نیمچه به درد بخورمون رو زیر سوال بردید، زیر سوال هم نه، انصافا خودتون بخونید ببینید چه لوازمی داره حرفاتون؟ کف دستمو بو کنم که شاید منظورتون از شنل تشیع و ادعا داشتن، منافق دانستن و محکوم دانستن حکومت نیست؟ عصبانی هم نمیتونم انکار کنم که بگم نیستم، اما مربوط به این بحث نیست. چرا عصبانی از این بحث باشم؟ هرروز این حرفا رو میشنوم. بلکه اوضاع شنگول و منگول روحی در حال حاضر ندارم و ممکنه لحن نوشتهها عصبی به نظر بیاد چون عصبی ام به هر حال. معذرت میخوام، ببخشید.