بیت العنکبوت
دیدم دوستانی بحث لانه عنکبوت داشتند. یادم افتاد که یک دیدگاه محجور داریم درمورد آیه:
«مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّـهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ»: مثل کسانی که غیر خدا اولیائی گرفتند، مانند مثل عنکبوت است که بیتی گرفت و سستترین بیتها، بیت عنکبوت است، اگر میدانستند.
آن دیدگاه این است که معنای اتخاذ بیت اینجا تشکیل خانواده باشد. همه میدانستند که تار عنکبوت سست است، چنان احتیاجی به ذکر «اگر میدانستند» نبود. اما درمورد جفت عنکبوت حتی ما هم باید مستند دیده باشیم که بدانیم چه وضعیتی است...
ریشه «بیت» در عربی برمیگردد به معنای مأوی و مَآب؛ محل بازگشت است و جمع شدن و تألف؛ پناهگاه است.
- به خانه اگر بیت گفته میشود برای همین است که از جاهای دیگر جمع میشویم و آنجا با خیالی آسوده بیتوته میکنیم.
- به بیت شعری هم بیت گفته میشود، تشبیه است از اینکه آنجا هم مجمع الفاظ و حروف و معانی است که به شرط وزن کنار هم جمع شدند.
- به عیال مرد هم بیت گفته میشود.
این آیه مثلی زده است به بیت عنکبوت که سستترین بیتها است. کسانی که اولیایی غیر خدا میگیرند، گویا بیت عنکبوت گرفتند.
۱- عنکبوت بعد از جفتگیری یکسری ماجراها دنبال میکند با خانمش که آخر سر به خورده شدن توسط خانوم میرسد. از این جهت میشود گفت که بیت آقای عنکبوت سستترین مأوی است که عنکبوت نر بخواهد پیش او بیتوته کند و پناه هم باشند.
۲- کسانی که اولیایی غیر خدا میگیرند هم باید با چشم باز بخوابند. چرا که بعد از لذتهای دنیوی زودگذری که با این دوستان میگذرانند قرار است وجودشان خورده بشود، آن هم زنده زنده تا اینکه چیزی ازشان نماند که در ابد در پیش از آن استفاده کنند و به حرکت ادامه بدهند.
۳- اما بیت دیگر عنکبوت که تارش باشد، اتفاقا برای آن هدفی که ساخته میشود، خیلی محکم است و در برابر گرما و سرمای عادی روزانه هم مقاوم است. فقط کافی است غذا از این محدوده عبور کند تا گیر بیفتد. غیر غذا هم عبور کرد اشکال ندارد، این بیت با کمهزینهترین مصالح ساخته شده است و خیلی سریع تجدید میکند. از جنس این تار لباس ضد گلوله میسازند، آن چنان چیز سستی هم نیست.
۴- از قضا در روایات هم ذیل روایات این آیه بیت عنکبوت روایاتی داریم در اینکه یک خانم سلیطهای بود، شوهرش را سحر میکند، ایشان مسخ به عنکبوت میشود. أَمَّا الْعَنْکَبُوتُ فَکَانَتِ امْرَأَةً سَحَرَتْ زَوْجَهَا. این هم خیلی شباهت با آن قسمت از زندگی عنکبوتها دارد که تعریف شد.
خیلیها که مبنای استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد را قبول ندارند. اما مایی که قبول داریم، هردو معنای بیت را در این آیه میتوانیم صحیح ببینیم. لزومی ندارد خدا حتما یک معنای حق از یک آیه حق اراده کرده باشد. بخیل که نیست. خدایی که ما وجودش برایمان اثبات شده است، جلوی خیری که بتواند به ما برسد را نمیگیرد و از تمام آیات استفاده حداکثری را میرساند.
کلی توجیههای جالب از معنای مشهور در تفاسیر موجود است. هم آنها را میگیریم هم این یکی.
در مواجهه با کلام خدا و معصومین تا وقتی این شروط وجود داشته باشد، چند معنا هم از یک لفظ میشود گفت که اراده شده است:
۱- معنای اول با معنای دومی که میخواهیم بررسی کنیم، معارضه نداشته باشد. همدیگر را نفی نکنند. مثل همین سست بودن بیت عنکبوت و سست بودن عیال او که با هم مشکلی ندارد.
۲- حق بودن این معانی ثابت باشد. از طریق عقل یا نقل در آیات دیگر یا روایات.
۳- لفظ هم قابلیت انتقال هر دو یا چند معنا را داشته باشد.
۴- معنای دیگر هم از لوازم همان معنای اول نباشد، چون در این صورت دیگر معنی دیگر در کار نیست، لوازم همان معنای اول است.
در این صورت فیض خدا جاری است. یعنی چه که بگوییم این محال است؟