مدیریت ضررها
میخواستم نوشتهای با عنوان «مدیریت ضررها» داشته باشم. اما انقدر فاصله افتاد و انقدر این مریضی شدید به جان همان قستمی که پردازش میکنم فشار آورد که الآن از این عنوان که قبلا با نگاه به آن میدانستم چه از جانش میخواهم، فقط خودش را میفهمم و بس. لابد همینقدر هم کافی است.
جلوی ضرر را هر جا بگیری غنیمت است؛ نه فقط غنیمت که باید است. نگاه صفر و صدی به مثل سیاست و به طور کلی زندگی، نباید از حالت عقلانی در بیاید. انعطافپذیری به این است که برای کسب کمالات (فضیلت و فریضت) هجوم میبری، مانعی جلویت را میگیرد، درگیری با مانع را میپذیری، تسلیم نمیشوی، خسته نمیشوی، رنجور نمینشینی، آن را با کمترین هزینهای که میتوانی یا دور میزنی یا آسیبش میزنی، مانع از این حرفها قویتر است، نمیتوانی از آن عبور کنی؟ وقت تسلیم به تمام خواستههای مانع و هجوم به سمت رذایل نیست، وقت عقبنشینیهای کوتاه است و هجومهای مخفی و امدادجوییها. آنچه تو را رشد میدهد همین استقامت بر ارزشی است که داری. کسی که به تو در این حال میگوید انعطاف نشان بده و تسلیم شو، کسی است که واژهنامه از چین خریده. انعطافی که در تسلیم محض است، رخوت است و رکود و لعن الهی در حالی که خود به چشمانت میبینی ارزشهایت را آتش میزنند و برنامههای شومشان را بر کولت سوار میکنند و اینها همه در حالی است که تو هنوز توانی داشتی و مسئول بودی نه که جای تقیه آمده بوده باشد.
الآن یادم آمد که چرا این عنوان «مدیریت ضررها» را کنار گذاشته بودم. درمورد قانون حجاب در جمهوری اسلامی، دوستم میگفت چرا قانونش را کنار نگذارند؟ جواب من این بود.