قالَ رَبِّ اشرَحْ لي صَدرِي
از خدا شرح صدر بخواهیم. غمهایمان را با جملات انگیزشی کوچک نکنیم. دنیا را گل و بلبل نشان ندهیم. این کار، متوهمانه و تلاشی مذبوحانه برای در نظر نگرفتن واقعیت است. در واقع دنیا نه محل آرام و قرار که محل عمل است و حرکت. دنیا احاطهشده با سختیها و رنجها است؛ کسانی که خودشان حرکت نکردند را همین دردها به حرکت و موضعگیری سوق میدهد؛ انسان ناچار از حرکت است. باید درست به دنیا نگاه کنیم، نه مثل دجال، یک چشمی. این تک چشمی نگاه کردن ما را از حق غافل میکند و در نقاب نفاق یا کفر آشکار میبرد. به اختیارت نروی، میبرندت. موسای نبی علیهالسلام از خدا شرح صدر خواست، در مرام رشد خواهان و حق جویان نیست سر خم کردن و خستگی؛ از خدا بخواهیم که ظرفیت سینه ما را زیاد کند، تا کمکی شود که در برابر سختیهای دنیا که بالاخره ما را به حرکت واداشتهاند، آسانتر موضعگیری صحیح خود را پیاده کنیم و به جزع و فزع و کفر نرسیم. خدایا به ما هم متناسب با موقعیتی که در آنیم شرح صدری بده. تو همان کسی هستی که به پیامبرش شرح صدری بخشید که بزرگترین دردهای عالم را توانست در خود جای دهد و پایش نلغزد و رحمت خدا را در عالم بگستراند. خدایا ما را قوی کن و تسلیتهایمان را تسلیتگویی عزتمندانه کن. ای امان از این تسلیتهای ما: عیبی ندارد. مهم نیست. یادت میرود. غم آخرت باشد. به راستی که بچگانه است؛ با این تسلیتها دنبال کوچک نشان دادن دردیم تا به بازیمان ادامه بدهیم. حقا که اساتید تبدیل فرصت به تهدیدیم.
از خدا ظرفیت و سعه وجودی و شرح صدر بخواهیم و برای سختترها آماده شویم. ما را موضعگیریهایمان میسازد، این سعی و تحملمان.