توصیه به تدبر در مخلوقات
کسی میگفت: «چرا توصیه به عبرت گیری و درس گیری از حیوانات میکنید؟ آن هم وقتی که بعضی از حیوانات همجنسبازی دارند و بعضی خانواده خود را میخورند؟ این توصیه، موجب بدآموزی است.» اما توجه نداشت که ما باید با تعقل و تفکر در آیات اندیشه کنیم.
بوعلی با رجوع به نگاهی که به منظره آب خوردن گوسفندان از یک رود داشت، به داروی دلپیچه شخصی که از آن رود نوشیده بود رسید. به این نحو که قبلتر دیده بود گوسفندان آن منطقه بلافاصله بعد از نوشیدن آب رود، به سمت گیاه خاصی میروند و از آن میخورند. از گرفتن این و از حدس وجود ملازمهای بین دلپیچه آن شخص که او هم از همان رود نوشیده بود و آن ماجرا، حدس زد که احتمالا آن گیاه بتواند او را درمان کند و کرد.
بوعلی از یله و رها بودن گوسفندان به این نرسید که ما هم باید یله باشیم. چون این را در نظر داشت که استعدادهای انسان از بهائم بالاتر است و اگر چنین نبود ما نیازی به تفکر برای رفع نیاز هایمان نداشتیم و مثل گوسفندی هرچه نیاز داشتیم به وحی غریزی بدان رسیده بودیم. اما چنین نیست، بلکه ما استعدادها و غرایز متضاد و فکر و عقل داریم، پس نباید هم به حد حیوانی زندگی کنیم. وقتی یک مشکل در جسم پیدا میشود، بیمار میداند که غریزهاش برایش کافی نیست و باید به دست بالاتری در علم طب رجوع کند و بوعلی که بالاتر از گوسفند است میداند که ما مثل حیوانات، حیاتی دنیوی با جسمی شبیه آنان و مشکلات آن زندگی میکنیم، پس میتواند درمان را از کار همین گوسفندان هم پیدا کند.
کسی نگفت کورکورانه از حیوانات تقلید کن. کسی نگفت از نجاست خواری خوک یا عر عر کردن خر یا مقلد بودن میمون یا بیارادگی نیشزنی عقرب یا یکسان بودن زندگی حیوانات درس بگیر، نجاست بخور و داد و بیداد را بیانداز و مقلد باش و بیاراده ملت را نیش بزن و رشد و حرکت نکن؛ نگاه، نگاهی انسانی است و همین نگاه است که به پیشرفت علوم میانجامد.